یک اظهار نظر پلیسی درباره سریال «نوار زرد»
مجموعه تلویزیونی نوار زرد از یک ویژگی مهم برخوردار است و آن اینکه، مجموعه قابل تأملی است…
مجموعه تلویزیونی نوار زرد از یک ویژگی مهم برخوردار است و آن اینکه، مجموعه قابل تأملی است…
حمید اندرزچمنی کارشناس امور سینمایی در یادداشتی به نقد مجموعه تلویزیونی نوار زرد پرداخته و آورده است:«مجموعه تلویزیونی نوار زرد از یک ویژگی مهم برخوردار است و آن اینکه، مجموعه قابل تأملی است.
در نوار زرد جنس نگاه کریم لک زاده، رئالیسم پلیسی اجتماعی پررنگی از اتفاقات و حوادث بعضاً پیشپاافتاده اجتماعی است اما لایههایی در آن عمیقتر شدهاند که موضوع این نوشته است؛ خصوصاً لایهای از پیجویی هوشمندانه کارآگاهی با ویژگیهای پلیس ایرانی که درام را در بستری آرام بر محور ادب و نزاکت، جستجو و کالبدشکافی پیش میبرد.
مجموعه تلویزیونی نوار زرد درباره اتفاقات و حوادثی است که با نگاه رئالیستی از پروندههای موجود در ادارات پلیس آگاهی بر بال تخیل سوار شده و قرار است در این پرواز آموزشی درمانی ما را با ترفندها و شگردهای مجرمین متعدد آشنا نماید.
هر قسمت از مجموعه پیامهای روشنی دارد؛ آدمها نهتنها برای اعمالشان بلکه به خاطر نیاتشان هم تقاص پس میدهند اما نکته اینجاست که این پیرنگ ها با نظام رفتاری که در فرهنگ خود سراغ داریم کمی تا قسمتی فاصله دارد.
مجموعه تلاش دارد برخی کلیدواژگان فضای تخیلی را با حوادث و اتفاقات بهشدت واقعی محکی تصویری بزند اما این فضای تخیلی در بعضی قسمتهای مجموعه نه در صورتبندی فرمی و نه در لایههای محتوایی کارکردی واقعی نمییابد.
امیر آقایی در نقش کارآگاه پلیس آگاهی، وضعیت به سامانی در زندگی ندارد. چالشی که با رعنا زن گمشده خود دارد محکوم است تا حقیقتی پنهان از زندگی خصوصی خود را برای بینندگان آشکار نماید در چنین شرایطی تصمیم دارد به سراغ مردی برود که رانندهاش در زمان خدمت در کرمان بود و اکنون قربانی یک دسیسه است و گرفتار در زندان قزلحصار، اما قاضی پرونده و بعضاً فرماندهاش با این کار مخالف هستند.
در این گیرودار بنا به ضرورت شغلی هر بار با اتفاقات و حوادثی روبرو میشود که بهنوعی با زندگیاش گره میخورد.
تا همین جای روایت از قسمتهای دیده شده، علیرغم شباهت در جنس نگاه، خط فاصلی بین مجموعه تلویزیونی سرنخ کیومرث پوراحمد و مجموعه نوار زرد به چشم میآید.
نوار زرد از مختصات یک خانه و خانواده و مأموریت یک کارآگاه فراتر رفته است. او مناسبات پلیسی توأمان و اغلب ناخواسته و چالشبرانگیز بین اتفاقات و حوادث اجتماعی را هم چاشنی روایتش ساخته است. همینکه شخصیت اول مجموعه کارآگاه پلیس است که برای مقابله با مجرمین و مخلین نظم و امنیت مردم همواره مواجهه و درگیر با آنهاست، نگاهی پلیسی اجتماعی در خود دارد.
از قضا پیام اصلی مجموعه را هم مجرمینی که با کارآگاه در پیجویی پروندهها درگیر شدهاند لابهلای حرفهایشان خطاب به کارآگاه و دستیارش البته تماشاچیان میزنند؛ من یکآن طمع کردم، نتیجهاش این شد… یا اگر هولش نمیدادم اون اتفاق نمیافتاد…
در واقع آنها با این حرفها، این نهیب را به کارآگاه میزند که تصمیمی اشتباه از سر طمع و غفلت، تبعات سخت و گاه جبرانناپذیری برای انها به دنبال خواهد داشت کما اینکه پیش از این هم دچار این تبعات شدهاند.
مجموعه در لابهلای قسمتهای خود این پیامهای از روی جهل و عدم آگاهی از عواقب تلخ و ناگوار جرائم را به طنین اخلاقی بارها متذکر میشود.
در مجموعه نوار زرد قدرت اختیار و انتخاب با بینندگان است ما نمیدانیم و نمیفهمیم، سرگرد کاوه با نقشههایی که برای دستگیری مجرمین دارد چه خواهد کرد.
فیلمساز هم نمیخواهد شگردهای کارآگاهی را به ما بگوید، برعکس خواست او این است که ما همراه شخصیت کارآگاه در گرهگشایی معماهای پیش روی او مداخله کنیم.
اینکه آیا کارآگاه کاوه در کنار پیجویی هوشمندانه پروندههای پیش رو به گمشدهاش یعنی رعنا خواهد رسید یا نه داستان دیگری است که دغدغهی کارگردان نیست، او از ما میخواهد با توجه به جرایمی که در قسمتهای مختلف مجموعه به وقوع میپیوندد نسبت به گرهگشایی پروندهها و پیامهای آموزشی درمانی لازم که در بده بستانهای دراماتیک وجود دارد همراه و همگام با کارآگاه باشیم و از قافله حل معماهای نفسگیر و نتیجهگیری عقب نمانیم.
مجموعه تلویزیونی نوار زرد در ساختار روایی خود، محتوایی پلیس جنایی اجتماعی دارد. شخصیتهای مجرمین مواجهه یا کنشی تعمدی بر ارتکاب جرم ندارند یا بهتر است بگوییم، اشاراتی محدود دال بر روساختی ضد اجتماعی از خود بروز میدهند.
مجموعه نوار زرد یکی از معدود آثاری هست که بر منطق متانت ، ادب و آداب یک پلیس ایرانی تأکید فراوان دارد که خود میتواند یک بسته آموزشی مناسبی برای مأموران پرونده بگیرش در رفتارسازی تعالی سازمان و مأموریتهایش باشد.
سکانس دستگیری دختری مجرم در بانک و نزاکتی که در رفتار بکار میبرد به اندازه یک کارگاه آموزشی کاربرد دارد و نمونههایی از این جنس که بهوفور دیده میشود.
مجموعه پوریا آذربایجانی و فیلمنامه کریم لک زاده در لحظههای درست روایت در ژانر پلیسی قرار گرفتهاند؛ اینکه چطور میتوان از واقعیتها به وجوه درام پیوند زد و جهانی واقعی با بنمایههای تخیلی ترسیم نمود. آیا با این جنس نگاه، میتوان رئال را از خلال درام دید؟ این مجموعه نشان داد پیوستار معناداری را میتوان بین این دو عنصر برقرار کرد.
به هر رو پای مفاهیم اخلاقی، حقوق شهروندی، ادب و فهم و نزاکت آن هم از نوع پلیس ایرانی در مجموعه نوار زرد که اولین مجموعهسازی آذربایجانیآن هم در ژانر پلیسی است و نیز در فیلمنامهکریم لک زاده باز شده است و این فینفسه امر مبارکی است مشروط بر اینکه نگاه عمیقتر و جامعتری به مشارکتهای مردمی در مأموریتهای تخصصی پلیس و برملا ساختن شگردهای جدید مجرمین در کار باشد نه صرفاً معادلسازیهای هالیوودی و تقلیدگرایانه از بنمایههای تخیلی در بازی و میزانسن و…
منبع: خبرگزاری فارس